نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و عاشقی و آدرس mostafalov.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن ... !
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم ... !

وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده , راهشون رو کج میکنن از یه طرف               دیگه میرن که اون نپره ... !
همینایی که تو سرما اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون ... !
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش میگیرن تا از ... !
... ... اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن ... !
اینایی که همیشه میخندن ... !

اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن ... !
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن ... !
اینا فرشتن ... !

تو رو خدا اگه باهاشون میرید تو رابطه , اذیتشون نکنین ... !
تنهاشون نذارین ؛ داغون میشن

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ شنبه 14 بهمن 1391 ] [ 11:32 ] [ Mostafa Dl Ara ]

شاید امشب آن شب پرستاره نیست ، در پشت پرده سیاه شب خورشیدی نیست
چرا بنشینم به انتظار فردای روشن ، وقتی نیستی چرا بی قرار بمانم چرا امشب را به شوق دیدنت بیدار بمانم!
یاد آن لحظه ها حسرت آن روزها ، نگاه به خاکستر شدن خاطره ها ، چه کنم در دل یاد تو را !
با اینکه رفته ای ، اما تا ابد با منی ، نه آنگونه که در کنارم باشی و مرا شاد کنی ، اینگونه که با یادت قلبم را میسوزانی !
شاید امروز آن روز عاشقانه نیست ، از نگاه این آسمان ابری پیداست که امشب هم ستاره ای در آسمان نیست !
دلتنگی ها و آن چشم انتظاری ها ، دوستت دارم ها و آن درد دلها ، آن شور و شوق عشق چه معنایی داشت برای منی که اینک عشق را نمیبینم !
این سرگذشت من است و سرنوشت این قلب ، قلبی که آنقدر برای تو میتپید که هوای زندگی ام را زیر و رو میکرد !
و اینجا که نشسته ام ، هوای دلم آنقدر گرفته که شاید قلبم از تپش بیفتد!
نه این را تکرار میکنم که بی وفایی ، نه همه جا فریاد میزنم که تو پر از گناهی ، تو باعث آمدن غمهایی ، تو رفتی و من مانده ام و تنهایی!
خواستم با تو پرواز کنم ، نه اینکه با بالی شکسته پرواز تو را تماشا کنم !
خواستم با تو عاشقانه زندگی کنم ، نه اینکه با تنهایی این روزهای سرد را لحظه شماری کنم!
خواستم عشقم را به تو ثابت کنم ، نه اینکه اینجا بخواهم همه چیز را فراموش کنم!
و امشب و دیروزی که گذشت یکی از آن لحظه هایی بوده که بی تو گذشت ، گرچه میگذرد این لحظه ها ، چه سخت تحمل میکند دلم نبودت را !

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ شنبه 14 بهمن 1391 ] [ 11:27 ] [ Mostafa Dl Ara ]

 

نمیدونم این بار باید از چی بنویسم..

ازتنهایی؟؟

از فاصله؟؟

از جدایی؟؟

نه..فقط حرفای دلمو میزنم....

 بین من و تو چیزی نمانده جز مشتی خاطره

پشت اشک چشمان من مانده هزاران حرف نا گفته

نمی دانم به چه چیز خیره مانده ام من

رفتنت دیدنیست ؟

یا کلام تلخت شنیدنی است ؟

نه …

شاید هنوز امید در قلبم سوسویی خانه دارد

که اینگونه گام های بازگشتت را انتظار می کشم

می دونم دیگه دوستم نداری

میخوای بری روی قلبم پا بزاری

ولی هنوز قلبم واسه عشق تو میزنه

با هر نفست نبض من تندتر میزنه

خیلی سخته که بخوام از عشق تو بگذرم

برم و خاطره هارو توی گنجه صاف و ساده جا بزارم

نمی دونم چطور قبول میکنی

دستم و تو دست یکی دیگه بزارم

برم و تو رو اینجا تک و تنها بزارم!!!!

ولی تنهایی حقته

تو خواستی رو همه چی پا بزارم

دل من حروم شد توی این بازی

میرم اونو یه جای امن بزارم

 

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ دو شنبه 24 مهر 1391 ] [ 12:58 ] [ Mostafa Dl Ara ]

من ی شبی سرد بادلی پر درد

خسته و تنها گریون و بی صدا

دلم گرفته از رفتن یار

همدم من شده صدای گیتار

از وقتی رفتی دلو شکستی

فکر نمیکردم با کسی هستی

تو مردی کردی تو خیلی پستی

رفتی عهد و پیمون رو شکستی

چی کم گذاشتم از عشقی ک داشتم؟!

جز عشق تودلت هیچی نکاشتم

بگو چراتو رفتی منو تنها گذاشتی؟

حسرت عشقو تو دلم گذاشتی...

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ دو شنبه 24 مهر 1391 ] [ 12:56 ] [ Mostafa Dl Ara ]

برام دعا کن عشقه من همین روزا بمیرم

اخه دارم از رفتنت بدجوری گر میگیرم

دعا کن این نفس تموم شه تا سپیده

کسی نفهمه عاشقت چی تا سحر کشیده

این اخرین باره عزیز دستامو محکم تر بگیر

اخه تو ک داری میری ب من نگو بمون نمیر

تو میریو ی باغ سبز درش ب روت بازه هنوز

من با تو سوختم نازنین باشه برو بامن نسوز

اگه ی روز برگشتیو گفتن فلانی مرده

بدون ک زیره خاکه سرد حسه نگا تو برده

گریه نکن برای من قسمت ما همینه

دستامو محکم تر بگیر لحظه ی اخر اینه...لحظه ی اخر اینه...

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ دو شنبه 24 مهر 1391 ] [ 12:53 ] [ Mostafa Dl Ara ]

میخوام تموم کنم این قصه ی تلخو با تو

میدونی چقده فاصله ی قلبم تا تو؟

من و تو باز هردو شدیم دچاره درد

نگاهه سرد ب رنگه پاییزه زرد

اگه بهت گفتم برو چون ک بریدم

ذره ذره اب شدم ب اخر رسیدم

اتیشم زدی منو کشتی صد بار

بسه دیگه برو دست از سرم بردار

چندتا سوال عینه خوره روحمو میخوره

بعده من کی میاد دلم از دلهره پره

داد زدم رو ب اسمون ک بی جواب بود

فهمیدم ک دیگه کمک خواستن نداره سود

اما خواستم بمونم ب لب رسید جونم

من از جونم گذشتم تا تو باشی تو خونم

دیگه چیزی نداشتم بگم از دست دادم

بازم گفتم خدایا تو برس ب فریادم

دل بکن از منو عشقم

بزار دستامون جدا شن

سهمه من شبای تاریک

سهمه تو فردایی روشن

 

مجبورم نکن بگم ک ب تو هیچ حسی ندارم

اخه این دروغه اما دیگه چاره ای ندارم

تو بدون تا اخره عمر از دلم نمیری هرگز

نمیخواد ک سخت بگیری خیلی ساده "خداحافظ" خداحافظ....

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ دو شنبه 24 مهر 1391 ] [ 12:50 ] [ Mostafa Dl Ara ]

 

کهنه فروش تو کوچه مون داد میزد : کهنه میخریم، وسایل شکسته و درب و داغون

میخریم ... بی اختیار فریاد زدم : قلب شکسته ای - که روزگاری قیمت داشت - هم

میخری؟ گفت: اگر برایت ارزش داشت، به دست نا اهل و بی لیاقت نمی دادی تا

آنرا بشکند ... راست میگفت

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ دو شنبه 24 مهر 1391 ] [ 12:45 ] [ Mostafa Dl Ara ]

دیگر هوای برگرداندنت راندارم


هرجا ک دلت میخواهد برو


فقط ارزو میکنم وقتی دوباره هوای من ب سرت زد


انقدر اسمان دلت بگیرد ک با هزار شب گریه چشمانت باز هم


ارام نگیرد.

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ دو شنبه 24 مهر 1391 ] [ 12:42 ] [ Mostafa Dl Ara ]

چه زود فراموش شدم آن زمان که نگاهم از نگاهت دور شد
چه زود از یاد تو رفتم آنگاه که دستانم از دستان تو رها شد.

مقصد من در این راه عاشقی بیراهه بود ، اینهمه انتظار و دلتنگی بیهوده بود .
با اینکه دلتنگ هستم اما چاره ای جز تحملش ندارم ، خیلی خسته ام،راهی جز تنها ماندن ندارم.

چه زود قصه عشقمان به سر رسید اما آن مرد عاشق به عشقش نرسید.
چه زود آسمان زندگی ام ابری شد ، دلم برای آن آسمان آبی تنگ است ، که با هم در اوج آن پرواز میکردیم و به عشق هم میخواندیم آواز زندگی را…

آرزوی دلم تیدیل به رویا شد ، تنها ماندم و عشقم افسانه شد .
چه زود رفتی و چشم به ستاره ای درخشانتر از من دوختی ، با اینکه کم نور بودم اما داشتم به پای عشقت میسوختم ، با اینکه برای خود کسی نبودم ، اما آنگاه که با تو بودم برای خودم همه کس بودم .

چه زود غروب آمد و دیگر طلوعی نیامد.
هر چه به انتظار آمدنت نشستم نیامدی ، هر چه اشک ریختم کسی اشکهایم را پاک نکرد، هر چه در گوشه ای نشستم و زانو به بغل گرفتم کسی نیامد مرا در آغوش بگیرد و آرام کند ، خواستم بی خیال شوم ، بیخیالی مرا دیوانه کرد ، خواستم تنها باشم ، تنهایی مرا بیچاره کرد .

چه زود گذشت لحظه های با تو بودن ، چه دیر گذشت لحظه های دور از تو بودن و دیگر  نگذشت آنگاه که تو رفتی و هیچگاه نیامدی .
باور داشته باش هنوز هم برای تو زنده ام ، هرگاه دیدی نیستم بدان که از عشقت مرده ام .

چه زود فراموش شدم آن زمان که دلم برایت خون شد.
تازه میخواستم با آن رویاهای عاشقانه ای که در سر داشتم تو را خوشبخت کنم ، میخواستم عاشقترین باشم ، برای تو بهترین باشم ، اما نمیدانستم دیگر جایی در قلبت ندارم . چه زود فراموش شدم آن زمان که دیگر تو را ندیدم .

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 23 مهر 1391 ] [ 15:51 ] [ Mostafa Dl Ara ]

هی فلانی
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده وکوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیارا
جز برای او وجز با او نمیخواهی
من گمانم زندگی باید همین باشد

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 23 مهر 1391 ] [ 15:38 ] [ Mostafa Dl Ara ]

جایی هست که دیگه کم میاری
از اومدن ها , رفتن ها , شکستن ها . .. .
جایی که فقط میخوای یکی باشه ، یکی بمونه نره
واسه همیشه کنارت باشه
من الان اونجام
تو کجایی ؟

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 23 مهر 1391 ] [ 15:30 ] [ Mostafa Dl Ara ]

وقتی در کنارت هستم ، سکوتت نیز برایم زیباست ، بودنت در زندگی ام بهترین هدیه از سوی خداست!
نگاه تو ، دل زده ام به دریای چشمانت ، بیشتر نگاهت میکنم تا پی ببرم به راز آن قلب مهربانت
در میان میگیرم تو را ، یا تو را میخواهم از خدا ، یا تو را…

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
برچسب‌ها: وقتی در کنارت هستم , سکوتت نیز برایم زیباست , بودنت در زندگی ام بهترین هدیه از سوی خداست! نگاه تو , دل زده ام به دریای چشمانت , بیشتر نگاهت میکنم تا پی ببرم به راز آن قلب مهربانت در میان میگیرم تو را , یا تو را میخواهم از خدا , یا تو را…,
[ یک شنبه 23 مهر 1391 ] [ 15:21 ] [ Mostafa Dl Ara ]

اشک هایم را به نخ می کشم
و تسبیحی می سازم هزار دانه
تا با آن ذکر دلگیری ام از دنیا را برایت بگویم…

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 23 مهر 1391 ] [ 15:16 ] [ Mostafa Dl Ara ]

برای دلم بغض ترش دم میکنم
ودر کنار ایوان چشمهای
باران خورده ام
به صرف دلتنگی دعوتش میکنم
من و او جای گرفته در یک صندلی
برای هم دلتنگی سرو میکنیم
تا نباشد روزهای بی امید هم بودن

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 23 مهر 1391 ] [ 15:7 ] [ Mostafa Dl Ara ]

هر چه به دنبالت می آمدم ، تو راهت را کج میکردی
هر چه میگفتم نرو ، تو راه خودت را میرفتی
تا اینکه به بیراهه رفتی و  تو را گم کردم
با اینکه غرورم شکست اما باز هم برای دیدنت
تمام کوچه پس کوچه ها زیر و رو کردم

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 23 مهر 1391 ] [ 15:3 ] [ Mostafa Dl Ara ]


دلتنگم برای تو ، زندگی ام فدای تو ، این قلبم هدیه ای ناقابل ، تقدیم به تو.
نفس کشیدنم مدیون توام ، من گرفتار توام ، به خدا تا آخرین نفس وفادار توام.
سالهاست در انتظار آمدن توام ، تو را که دیدم قلبم لرزید ، بدجور عاشق توام.
باورم کن ، زندگی ام بسته به وجود تو هست ، تپشهای قلبم همصدا با تپشهای قلب تو است.
هر کس از من بپرسد میگویم او دنیای من است ، اگر خواستند تو را از من بگیرند ، میگویم این تن ، بی او ، جنازه ی من است.
فدای تو ، دیگر از چه بگویم برای تو ، شکر میکنم آن خدای مهربان را ، که فرشته ای داد به من، به زیبایی چهره ماه تو.
دلتنگم برای تو ، میتپد قلبم به عشق تو ، در انتظار لحظه دیدار ، تشنه ام برای بوسیدن لبهای تو.
مینویسم شعری در وصف تو ، عاشقانه هایم را مینویسم به عشق تو ، این هم حرف آخرم به تو: دوستت دارم بیشتر از دوست داشتنهای تو

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ چهار شنبه 8 شهريور 1391 ] [ 17:7 ] [ Mostafa Dl Ara ]

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو نفس میکشم ، بدون تو میمیرم.

برای تو مینویسم ، از عشقت و آن قلب مهربانت.
مینویسم که دوستت دارم برای همیشه و تا ابد.
تویی زیباترین زیبایی ها ، تویی مظهر خوبی ها ، این تویی همان لایق بهترینها.
تویی تنها بهانه نفس کشیدنم ، این تویی تنها ترانه زندگی ام.
 تویی یک عشق جاودانه ، خیلی دوستت دارم صادقانه.
بیا با هم زندگی را با عشق و محبت بسازیم و به عشق هم زنده بمانیم.
ای قشنگترین لحظه ، ای زیباترین کلام  خیلی دوستت دارم.
تویی پاکترین عشق روی زمین ، می پرستم تو را بعد از خدای آسمانها و زمین.
تا آخر دنیا به انتظارت مینشینم ، آخر این دنیا همان لحظه ایست که از عشق تو میمیرم.
به عشق تو زندگی میکنم ، برای تو نفس میکشم ،بدون تو میمیرم.
بیا در کنارم عزیزم ، عطر وجودت به من آرامش میدهد ، حضورت در کنارم  مرا به اوج عشق می رساند.
بیا در کنارم ، دستانت را به من بده ، بگذار با گرمی دستانت احساس خوشبختی کنم.
احساس کنم که برای منی .
تویی لایق بهترینها ، تویی که لایق قلب منی و حافظ احساس من.
با حضورت در قلبم زندگی ام رنگ تازه ای به خود گرفت و فصل بهار زندگی ام با حضورت فرا رسید.
با حضورت کویر تشنه دلم بارانی شد ، بارانی از جنس عشق و محبت تو.
مثل همیشه با تو هستم ، بیشتر از همیشه عاشق تو هستم.
مثل همیشه برای منی ، بیشتر از همیشه قدرت را میدانم.
ای عشق همیشگی ام ، بدجور در قلب من غوغا کرده ای .
مثل همیشه ، بیشتر از گذشته ، برای همیشه ، میگویم که دوستت دارم همیشه.

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ چهار شنبه 8 شهريور 1391 ] [ 17:2 ] [ Mostafa Dl Ara ]

 

 

 

تا رفتی از كنار من

 

همه دنیامو غم كردی

 

نمیدونی كه با دوریت

 

چه كاری با دلم كردی

 

یكی با گریه های تلخ

 

شبا تا صبح بیداره

 

میدونم سهمم از شادی

 

به دوریت بستگی داره

 

درد تموم عاشقای دنیا

 

توی دلم هست خبر نداری

 

شاید خبر داری ولی نمیخوای

 

 از اینكه مغروری به روت بیاری

 

من تو خیالم دستتو میگیرم

 

تو بیخیال غم غصه هامی

 

حقیقته دوری گریه كردن

 

مسبب گریه ی بی صدامی

 

خبر نداری بی تو

 

دنیامو غم گرفته

 

از این همه غریبی

 

خیلی دلم گرفته

 

نیستی از دل من

 

خنده همیشه دوره

 

یه روز خوش نداره

 

دلی كه سوت كوره

 

هزار تا دریا رو بدن به چشمام

 

برای گریه كردنم كم میاد

 

من زیر گریه میزنم وقتی كه

 

دوری دستای تو یادم میاد

 

برعكس من كه از تو ضربه خوردم

 

توی دلت از عاشقی خبر نیست

 

شكستن دلم رو دیدی بدون

شكستن دل كسی هنر نیست

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 13:24 ] [ Mostafa Dl Ara ]

خودت بهم بگو چرا

این همه آزارم میدی

جلو چشات سوختم

ولی درد منو نفهمیدی

گفتم میای تو زندگیم

یه كمی آروم میگیرم

این بودنت نبودنه

هستی دارم میمیرم

با اینكه تو كنارمی

خیلی دلم از تو پره

اینجوری كه تو با منی

به درد من نمیخوره

نبودنت یه دردیه

بودنتم درد دیگه

چشمای خیس من همش

از غم بی كسیم میگه

تموم دلخوشیم اینه

بگی همیشه با منی

نه اینكه اینجوری بخوای

آتیش به جونم بزنی

به جای اینكه مرحم

زخمای زندگیم بشی

زخم زبونم میزنی

دلخوشیامو میكشی

بگو چطور دلم باید

 از پس غصه بر بیاد

این همه آزارم میدی

بازم دلم تو رو میخواد

اگه میخوای بری برو

برو دیگه دلو بكن

اگه میخوای باشی بمون

نمك به زخم من نزن

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 13:18 ] [ Mostafa Dl Ara ]

بوسه یعنی وصل شیرین دو لب  
بوسه یعنی خلسه در اعماق شب
بوسه یعنی مستی از مشروب عشق
بوسه یعنی آتش وگرمای تب            
بوسه یعنی لذت از دلدادگی
لذت از شب لذت از دیوانگی
بوسه یعنی حس طعم خوب عشق  
طعم شیرینی به رنگ سادگی
بوسه اغازی برای ما شدن
لحظه ای با دلبری تنها شدن
بوسه سر فصل کتاب عاشقی
 بوسه رمزوارد دلها شدن
بوسه اتش می زند بر جسم وجان
 بوسه یعنی عشق من با من بمان
 شرم در د لدادگی بی معنی است
طعم شیرین عسل از بوسه است
 پاسخ هر بوسه ای یک بوسه است
بهترین هدیه پس از یک انتظار
بشنوید از من فقط یک بوسه است
 بوسه را تکرار میباید نمود

بوسه یعنی عشق واوازو سرود  
بوسه یعنی وصل جانها از دو لب

   

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 13:13 ] [ Mostafa Dl Ara ]

پشت درای بسته ، عاشق دل شکسته

داره هوای خوندن با تو عزیز خسته

دوستت دارم عزیزم عاشقتم هنوزم

نزار تا بیشتر از این به پای تو بسوزم

آره خودم فداتم فدای اون چشاتم

به قربون نگاتم همیشه خاک پاتم

بیا که زندگی رو به چشم تو ببینم

تو این دیار غربت کنار تو بشینم

 

 

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 13:9 ] [ Mostafa Dl Ara ]

تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم ..

می خوام بگم تو دنیای منی ..

می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..

می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!

می خوام بگم شدی مجنون عشقم …

می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !

می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..

می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!

می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!

می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم …

می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …

می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …

می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم …

می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..

می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!

می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!

می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..

می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …

می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!

می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!

می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..

می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!

می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….!

 

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 13:7 ] [ Mostafa Dl Ara ]

برای تویی كه قلبت پـاك است...

برای تو می نویسم........

برای تویی كه تنهایی هایم پر از یاد توست...

برای تویی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست...

برای تویی كه احساسم از آن وجود نازنین توست...

برای تویی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تویی كه چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...

برای تویی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تویی كه وجودم را محو وجود نازنین خود كردی...

برای تویی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...

برای تویی كه سـكوتـت سخت ترین شكنجه من است....

برای تویی كه قلبت پـاك است...

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 13:2 ] [ Mostafa Dl Ara ]

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم

تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود...

عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت

این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ،

نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم

تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی...

همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ،  

به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام...

به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ،

به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام

و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم....

به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ،

به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است

بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است

در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام

خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار

تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ،

تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم

نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ،

بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم....

نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ،

 تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ،

نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی...

قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ،

زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است ! :-o:-o:)

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 13:1 ] [ Mostafa Dl Ara ]

حتی وقتی دوری ازمن نزدیکم باتو
کی مثل من ازبرکرده رنگ چشماتو
مونده هنوز توی ذهنم تک تک حرفاتو
توی قلبم نمیگیره هیچکسی جاتو

من آرزودارم که عمرم باتوسرشه

بین من وتوفاصله هرروزکمترشه

 

یک لحظه دورازتوبرام قدهزارساله

بامن باش عشقم تازندگیم زیباترشه

 

تودنیام عشق تومثل یه جادوشد

وقتی خیره شدی توی چشمام دست دلم روشد

 

باتوخوبه حال و هوام باتوچقدشادم

ماهم وقتی پیش منی غم میره ازیادم

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 12:59 ] [ Mostafa Dl Ara ]

باورم نمیشه اما ،دیگه نیستی چه کنم؟
آره نیستی و منم تنها نشستم با خودم
به خودم میگم که خوابم، به خودم میگم خیاله
مگه میشه بی تو باشم، نه ، نمیشه این محاله

توی این شهره شلوغ ،چشام به دنباله چشاته
راستی چند وقته دلم تنگه نگاته (2)

باورم نمیشه دیگه خبری از تو نباشه
نکنه خدا نکرده کسی تو دله تو جاشه(2)
با خودم میگم عزیزم،نکنه که برنگردی
نکنه خبر بیارن عشقه تازه پیدا کردی(2)

باورم نمیشه اما ،دیگه نیستی چه کنم؟
آره نیستی و منم تنها نشستم با خودم
به خودم میگم که خوابم، به خودم میگم خیاله
مگه میشه بی تو باشم، نه ، نمیشه این محاله

باورم نمیشه دیگه خبری از تو نباشه
نکنه خدا نکرده کسی تو دله تو جاشه(2)
با خودم میگم عزیزم،نکنه که برنگردی
نکنه خبر بیارن عشقه تازه پیدا کردی(2)

باورم نمیشه اما ،دیگه نیستی چه کنم؟
آره نیستی و منم تنها نشستم با خودم
به خودم میگم که خوابم، به خودم میگم خیاله
مگه میشه بی تو باشم، نه ، نمیشه این محاله

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ یک شنبه 1 مرداد 1391 ] [ 12:55 ] [ Mostafa Dl Ara ]

 

 del ava_73.jpg

...دلی در عشق چون پروانه دارم ...

 

...زدرد سوختن پروا ندارم...

 

...نه لایق بر بساط خانقاهم...

 

...نه میل مسجد و میخانه دارم...

 

 

 del ava_83.jpg

       ان چنان رنجی که دنیا بر دل ما می کند ...

 

بردل هر کس کند ترک دنیا می کند ...

 

                       به دل می گویم فردا ترک دنیا میکنم...

 

چون که فردا رسد با دیدنت امروز و فردا میکنم.

 

 f_heartm_5139040[1].jpg

...نه از خاکم نه از بادم نه در بندم نه ازادم

 

  ...نه ان لیلی تر از مجنون نه شیرینم نه فرهادم

 

...فقط مثل تو غمگینم فقط مثل تو دل تنگم

 

      ...اگر ابی تر از ابم اگر همزاد مهتابم

 

 ...بدونه تو چه بی رنگم بدونه تو چه بی تابم

 

 

  (11).jpg

 

..به هرکس دل سپردم بی وفا شد..

 

        ..چو پا بذرش شدم از من جدا شد..

 

..نمی دانم از اول بی وفا بود..

 

         ..یا نازش کشیدم بی وفا شد..

 

 nightmelody-com-1091[1].jpg

..کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده ی شهره..

 

..ماه توگوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره..

 

..سقف دلبستگی بی تو واسه من سایه نداره..

 

..دلم از روزی که رفتی همسایه نداره..

 

zob6neyc5093nytzxzkg[1].jpg

 

...هر زمان برق نگاهت زند اتش به دلی ...

 

                 ...ای گل ناز از این سوخته خرمن یادار...

 

208[1].gif

 

         

sittitle[1].gif

             ...وقتی که بن بست غربت سایه سارقفسم بود ...

 

           ...زیر رگبارمصیبت بی کسی تنهاکسم بود...

 

                                  ...میرسد روزی که بی من روزهارا سر کنی ...

 

             ...میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی...

 

                                        ...میرسدروزی که تنها در کنار عکس من ...

 

             ...نامه های کهنه ام رامو به مو از برکنی...

 

  ...دیدی اخرش نموندی منو تا جنون کشوندی...

 

                                        ...دلی که دادم دستت اخرش زدی شکوندی...

 

25gyvq9[1].jpg 

 

        قلب به چشم خسته ی من اسمون از سنگ شده....

 

قلب لعنت به این تنهایی دلم برات تنگ شده....

 

    قلبکاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه ی فردا نبود....

 

قلبکاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود....

 xdgfjh.jpg

.... یه شب بهم گفت ای مهربون....

 

                   ..... من می مونم تو هم بمون....

 

....گفتش بهم ای با وفا...

 

                      .... یادت نره این عهدمون....

 

....حالا کجا رفت اون بی وفا...

 

 ...  یکی داشت و یکی نداشت...

 

      ...  اونی که داشت تو بودی اونی که تورو نداشت من... 

 

                   ...  یکی خواست و یکی نخواست...

 

...اونی که خواست تو بودی و اونی که بی تو بودن رو نخواست من...

 

                      ... یکی اورد و یکی نیاورد...

 

...اونی که اورد تو بودی و اونی که به جز تو به هیچ کسی ایمان نیاورد من...

 

                        ...  یکی موندو یکی نموند...

 

...اونی که موند تو بودی اونی که بدون تو نمی تونست بمونه من...

 

                          ... یکی رفت و یکی نرفت...

 

...اونی که رفت تو بودی اونی که به خاطر تو تو قلب هیچ کسی نرفت من....

 

 

                4311648-md.jpg

        ....داغ یک عشق قدیمو....

 

....شهر خاموش دلم رو....

 

                                         .... اومدی تازه کردی....

 

        .... تو پراوازه کردی.....

 4966173-md.jpg

            

قلبباهم رهسپار راه دردیم...

 

 

 

قلببا هم لحظه ها را گریه کردیم...

 

 

             قلبما در صدایی بی صدایی گریه بودیم...

 

 

قلبما از عبور تلخ لحظه قصه ساختیم...

 

 

                  قلبشاید در این راه اگر با هم بمانیم...

 

 

قلبوقت رسیدن شعر خوشبختی بخوانیم...

 

 

 

  مرگ ان نيست كه در قبر سياه دفن شوم.....

 

 

مرگ ان است كه از خاطر تو با همه ي خاطره ها محو شوم.....

 

 

من اين جا بس دلم تنگ است...

 

 

                               وهر سازي كه مي بينم بد اهنگ است...

 

 

بيا ره توشه برداريم قدم در راه بي برگشت بگذاريم...

 

                                   ببينيم اسمان هر كجا ايا همين رنگ است...

 

4255327-lg.jpg

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391 ] [ 13:7 ] [ Mostafa Dl Ara ]

 

l.o.v.e. {147}.jpg

2427986nqq1mqc6zl[1].gif

d252.jpg

2427986nqq1mqc6zl[1].gif

l 0 v 3 (116).jpg

2427986nqq1mqc6zl[1].gif

33jidt3.jpg

2427986nqq1mqc6zl[1].gif

aa (17).jpg

 

..................دوستون دارم..................

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391 ] [ 13:0 ] [ Mostafa Dl Ara ]

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ شنبه 9 ارديبهشت 1391 ] [ 12:58 ] [ Mostafa Dl Ara ]

 
 

 (9).gif

 

من قصه ی خزانم من رنگ زردزردم

 

 

من طرح یک سقوطم من رونوشت دردم

 

 

دنیا جهنم است ومن غرق رنج وغصه

 

 

با خاطرات زشتتم همیشه در نبردم

 

 

پاهای خسته دارم قلبی شکسته دارم

 

 

یخ بسته قلبم اری من سرد سرد سردم

 

 

راهی به خود ندارم درگیر غصه هستم

 

 

بخت سیاهم این است بیراهه در نوردم

 

 

عادت به قلب تنها با هستی ام سرشته

 

من نقش یک شکستن من مرد قصه گردم

 

 13197012041[1].jpg

 10[1].gif

z (416) (1).gif
 

 

 

nightmelody-com-0975[1].jpg


...کاش امتداد لحضه ها تکرار با تو بودن است...

 

سخت است می نوش کسی دیگر بود...

12901967009[1].jpg


شمع شب خاموش کس دیگر بود...

 

بایاد کسی که دوستش می داری ...

یک عمر در اغوش کسی دیگر بود...

emo_love2.jpg


881a~1.jpg

 


من نه عاشق هستم...

 

ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من...

 

من خودم هستم و ...

 

تنهایی و یک حس غریب ...

که به صد عشق و هوس می ارزد.

20t5f7a.jpg

 

 

 

 

می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...!
[ سه شنبه 8 فروردين 1391 ] [ 19:5 ] [ Mostafa Dl Ara ]
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد
درباره وبلاگ

خوشا آنان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند خوشا آنان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند دوستان گلم به این وبلاگمم سر بزنید خوشحال میشم www.mostafalov.blogfa.com ممنونم
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)


Alternative content



♫PlaySong♫
دریافت همین آهنگ
برگرفته از: http://www.iranjoman.com/showthread.php?t=46883&s=737d7cab97ef8ed0fac690a505dc93bf#ixzz5Pz76JZyq

.

Online User